مادونا (1)
«عشق شکیبایی است»
تا اینجا دو جنبه از شخصیت زن رو بررسی کردیم: آمازون و مادر. ولی هنوز وارد موضوع زن بودن نشدیم! چون زن بودنِ یک زن و جوهر اصلی وجودش تحت تاثیر دو جنبه اصلی شخصیتش، یعنی مادونا و معشوقه تجلی پیدا میکنه. پس باید تمام تلاشمون رو بکار ببریم تا این دو بخش رو در وجودمون بیدار کنیم.
مادونا تجلی محسنات کامل زنانه است: سکوت، صبر و بردباری و وفای به عهد از ویژگیهای بارز مادوناست. این زن در مقابل مردش سر تسلیم فرود میاره و ابداً به دنبال کسب عظمت و بزرگی برای خودش نیست؛ بلکه مرد زندگیش رو حمایت میکنه و مثل آینه ای شفاف، با نشون دادن تواناییها و ویژگیهای مثبت و سازنده مرد، اونو به سمت عظمت میکشونه و با تمام وجودش بدون هیچ هیچ قید و شرطی از تلاش مرد در راه کسب موفقیت حمایت میکنه. این همون زنی هست که همیشه مورد ستایش مردان قرار گرفته: «فرشته ای آسمانی در کالبد انسان».
متاسفانه در سالهای اخیر و همزمان با رشد جنبه های مردانه زنها، مادونا کمرنگ شده و کم کم در سایه شخصیت زن قرار گرفته. ولی اگه زن بتونه این جنبه رو در خودش فعال بکنه، به سرچشمه زنانگی واقعی دست پیدا خواهد کرد. آب حیات ما زنها همینجاست. در وجود خودمون. برای رسیدن بهش باید قدم به قدم جلو بریم و صبور باشیم تا بتونیم به اصل خودمون برگردیم.
مادونا جنبه روحانی و عرفانی وجود زن هست که با نجابت زن و متانت رفتارش، و آرامش و صبرش در جهان اطرافش جلوه گر میشه. این متانت و آرامش اول باید در درون زن جاری بشه. وقتی این چشمه شادی و آرامش از قلب زن جوشید و روح تشنه اش رو سیراب کرد، اونوقت میتونه جاری بشه و به همه زندگی ببخشه. یوگا و مدیتیشن دو راه خیلی خوب برای کمک به ایجاد این حس هستن. اما از اونها بهتر و موثرتر، روی اوردن به مذهب هست. بنا به اعتقاد «کارل یونگ» روی آوردن به مذهب روشی عالی برای شروع روان درمانی در افراد هست. همه ما اون احساس فوق العاده عالی ناشی از سبکی و آرامش رو بعد از حضور در مکانهای مذهبی و زیارتگاهها تجربه کردیم. عبادت، ذکر گفتن، حضور در اماکن مقدس و مشارکت در کارهای خیریه تاثیر بینظیری روی زن بجا میزارن و به رشد مادونا کمک میکنن. پس زن بعنوان حلقه ارتباط دهنده نسلها و انسانها به هم باید این ارتباط رو با خالق هستی و با جهان اطرافش حفظ کنه. اینطوری زن دیگه فقط مال خودش نیست؛ بلکه متعلق به تمام کسانی هست که به نوعی باهاش در ارتباط هستن.
دیدین چطور مادربزرگهامون هم با دونه دونه نوه ها و عروس و دامادها زبون مشترکی پیدا میکنن و هم همیشه مرد خونه رو راضی نگه میدارن؟ قدرت نرمی که مادربزرگهامون دارن و تدبیر اونها در حل و رفع مشکلات ریز و درشت زندگی همیشه کارسازه. اگه دقت کرده باشین، همه حتی آقای خونه هم همیشه به حرفشون گوش میکنن. واقعیت اینه که جنبه مادونای زن از طریق زندگی در بین همسر و فرزندان و سایر اطرافیانش تجلی پیدا میکنه. ممکنه چنین زنی مدرسه هم نرفته باشه و هیچ وقت از روستای محل زندگیش بیرون نیومده باشه. هیچ وقت توی هیچ کلاس خودشناسی شرکت نکرده باشه و خودش رو نشناسه. نیازی هم به این کار نداره. نقشی که این زن در زندگی ایفا میکنه، به اندازه کافی بهش احساس رضایتمندی میده و قبل از هر چیزی تمام خلاهای روحیش رو پر میکنه.
فیلم ازدواج به سبک ایرانی رو یادتون هست؟ توی فیلم، اکرم همسر حاج آقا نمونه زنی با شخصیت مادوناست. این زن بخوبی میدونه و میتونه شوهر تندخوی خودش رو آروم کنه و بدون هیچ اعمال فشاری رفتارها و خشونت و تعصب مردش رو تعدیل کنه. اکرم نه به سبک زنان امازون با شوهرش بحث و جدل میکنه و نه ضعف نشون میده. بلکه با شیرین زبونی و با حرف زدن بجا و بموقع نظر خودش رو پیش می بره و حتی یه جاهایی شرم و حیای زنانه اش رو نشون میده. البته ناگفته نماند که اکرم خانم معشوقه قوی هم داره. هر زنی که بتونه جنبه های مادونا و مشعوقه رو در خودش تلفیق کنه، موفقیتش در ارتباط با مرد زندگیش تضمین شده است. چنین زنی هیچ وقت اسیر خیانت مردش نمیشه. و برعکس، همیشه در قلب مرد زندگیش جا داره.
اما رجوع به مادونا آسون نیست. حداقل برای زن آمازون امروزی سخته. چون لازمه این کار صبر و شکیبایی در زندگی و ایمان قوی در کنار سکوت و آرامش هست. فرق بین امازون و مادونا همینه. آمازون ذهنی متمرکز داره و همیشه در حال «انجام دادن» هست. درحالیکه مادونا «وجود داره». امازون باید همیشه سرعت عمل داشته باشه، چون در محیط کار و جامعه وقت محدودی برای انجام کارهاش داره. اما مادونا در خانه اجباری برای انجام دادن نداره. اون میتونه گلدوزی دستمال آشپزخونه رو بزاره برای هفته آینده که سر فرصت و با آرامش انجامش بده. آمازون به سرعت پیش میره و فقط به نتیجه کار نگاه میکنه و انقدر غرق در نتیجه کار هست که متوجه جریان کارش نمیشه. اما مادونا همونطور که آروم آروم داره جوراب پاره آقای خونه رو وصله میزنه، از این کار لذت می بره و آرزوها و حسرتها و غمها و شادیهای خودش رو لابلای این وصله ها و کوکها به جوراب میدوزه.
طبیعت صبوره، آرومه. ماهها طول میکشه تا دانه میوه تبدیل به درخت بشه و به بار بشینه. اما این فرایند از همون ابتدا زیبا و هیجان انگیزه. صبر و شکیبایی هدیه طبیعت به زن هست. زن مادونا هم صبری به وسعت دریا داره. میدونه که هر کاری باید در زمان خودش انجام بگیره. این صبر و ایمان به زن فرصت میده از بودن در هر لحظه زندگیش لذت ببره...